خلوت شاعرانه

خلوت شاعرانه

خلوت شاعرانه

خلوت شاعرانه

لطفا

بیاور استکانی چای با طعم غزل لطفا
شکر پاش لبانت را بگردان تا که حل لطفا
گرفته قلبم از تو آنژیو هم سازگارش نیست
طبیب هوشمند رنج های من عمل لطفا
تو با شاه دلت بردی همه هفت دست بازی را
بیا و بر بزن یک بار دیگر بی دغل لطفا
فقط یک لحظه افتاده نگاه من به چشمانت

دلم افتاده چون طفلی سر پر که عسل لطفا

م.ط

خوب بود

بعد عمری با دو چشمت آشنایی خوب بود       آشنایی با لبان شوربایی خوب بود

حال ماشش درچهار هست ودقیقا هم کفست خانمم می گوید آن حال هوایی خوب بود

سر مربی همین پیکان قزوین گفته بود          حرکت بعد از گل شیث رضایی خوب بود

بعد از انجام سونوگرافی به او سیمرغ گفت     می توانستی طبیعی گر بزایی خوب بود

درد دندان داشت این رستم که با تهمینه گفت یک نخود یا یک سر سوزن دوایی خوب بود

یک گدایی دیدم استخدام دولت گشته بود      دایما  نق می زد آن وضع گدایی خوب بود

هم ریا دارد و هم کبری که فوق العاده است    تازه می گفت این بساط کبریایی خوب بود

ادعایی کرده بود او دولتش پاک است پاک       گر نبود از بعد آن، حکم قضایی خوب بود

....